تکنیکهای نامحسوس «بیبیسی» در جهتدهی به ذهن مخاطب
تاریخ انتشار: ۳۰ شهریور ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۱۷۲۷۲۰
در دل خبرهای خام و در ظاهر بدون تحلیل که رسانهها منتشر میکنند، گاه عبارات و واژهها به گونهای انتخاب میشوند که بتوانند بر ناخودآگاه مخاطب تأثیرگذار باشند و پیام مدنظر آن رسانه را منتقل کنند. این عبارات و کلیدواژهها اغلب به گونهای هستند که به کارگیری آنها در متن خبر، هیچ شبههای را در مخاطب عام، از باب جهتدار بودن خبر ایجاد نمیکند و مخاطب حتی پس از رؤیت چندباره آن عبارات، تردیدی در باب بیطرفانه بودن متنی که میخواند، پیدا نمیکند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مدلی ناشیانه یا به اصطلاح محاورهای «گل درشت» از این ارائه تحلیلهای یک کلمهای در رسانههای داخلی و خصوصاً صداوسیما زیاد دیده شده با به کارگیری صفتهایی که در علم روزنامهنگاری پذیرفته نمیشود و مخاطب هم پس از مدتی، نسبت به آن توصیفات بیاعتنا میشود، همچون جنایت وحشیانه، رئیسجمهور لمپن و...
مدل حرفهای این اقدام را در متن خبرهای بیبیسی فارسی، متعدد میتوان دید. بیبیسی برای جلب اعتماد مخاطب، تلاش میکند بیطرف به نظر برسد، البته موارد بسیاری بوده که مکر انگلیسی این رسانه را نقش بر آب کرده، اما اغلب مخاطبانی که سواد رسانهای و روزنامهنگاری ندارند، متوجه زیرکی بیبیسی در تنظیم متن خبر و گنجاندن کلمات تحلیلی و جهتدار در متن آن نمیشوند. نمونههایی از این دست را اجمالاً مرور میکنیم تا مفهوم و مصداق آنچه بیان میکنیم، روشنتر شود.
بیبیسی فارسی هفته گذشته در خبری نوشت: «در پی درگذشت پدر رامین حسینپناهی زندانی کرد که شهریور ۹۷ اعدام شده بود...» زندانی و اعدامی چه فرقی میکند، اهل کجای ایران باشد؟ اگر بر او ظلمی رفته که باید رسیدگی شود و اگر هم مستحق چنین مجازاتی بوده که جای بحثی نیست، اما بیبیسی برای خبر مربوط به او، قومیت او- یعنی کرد بودن- را به عنوان یک صفت به کار میبرد. بیبیسی میداند که سالها گروهکهای جداییطلب کردستان مدعی ظلم جمهوری اسلامی بر قوم کرد هستند و خود این رسانه هم از جمله ابزارهای القای چنین تحلیلی بوده است، لذا حالا در راستای همان تحلیل و تعمیق آن در ذهن مخاطب، به قومیت این اعدامی اشاره میکند. دروغ هم نگفته است، به هر حال او کرد است دیگر، اما اگر او یک شیرازی یا اصفهانی بود، گفته میشد زندانی فارس؟ طبعاً نه، چون فارس بودن زندانی تحلیل خاصی را به مخاطب القا نمیکند.
از این مدل تحلیلهای یک کلمهای به شکل دیگری هم بیبیسی استفاده میکند، مثلاً معلم زندانی، کارگر محکوم شده، زندانی اهل سنت، دانشجوی معترض و... این توصیفات از فرد دستگیر شده یک چهره موجه میسازد و در واقع او را تطهیر میکند. از سویی اشاره به گزارههای هویتی یک تروریست که موجه است و نقشی در مجازات او ندارد، باعث میشود مخاطب تصور کند او را بیدلیل گرفتهاند. یک معلم نباید زندانی شود، این پیامی است که مخاطب از عبارت معلم زندانی دریافت میکند، اما اگر آن معلم اقداماتی ضدامنیتی داشت چطور؟ یا آنکه قومیت افراد نباید باعث زندانی شدن بشود، دانشجو و کارگر بودن و مذهب هم دلیل زندانی شدن نیست، اما بیبیسی میکوشد گزارههایی از هویت این افراد را بیان کند که معصومانه و بیربط به جرم آنها باشد. اینگونه او میتواند جمهوری اسلامی را ظالم نشان دهد، اما وقتی همین گروهکهای جداییطلب ۹ سرباز کرد بسیجی را در پادگانی مرزی در کردستان قتل عام کردند، بیبیسی از لفظ «کرد اهل سنت» استفاده کرد؟ طبعاً خیر! چون قرار نیست بیبیسی کردها را حامی نظام نشان دهد.
در مورد دیگری، بیبیسی برای اخبار پیرامون صادرات بنزین ایران به لبنان از عبارت «بنزین ایران» استفاده میکند، اما درست آن است که بنویسد «بنزین خریداری شده از ایران». بیبیسی میداند سالها جنگ روانی غرب بر این استوار بوده که پول مردم ایران خرج لبنان میشود و حالا ترجیح میدهد همان ذهنیت را تعمیق کند و به مخاطب نگوید که آن بنزین خریداری شده است.
بیسبب نیست که بسیاری از عوام تصور میکنند بیبیسی روایتگر بیطرفی از اخبار است. چه آنکه سوگیری بیبیسی، چنانکه ذکر آن رفت، غیرمحسوس و ناملموس انجام میشود و مخاطبی که دقیق و اهل تحلیل نباشد، متوجه آن نمیشود.
منبع: الف
کلیدواژه: بی بی سی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۱۷۲۷۲۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
وقتی سرگرمی، قربانی بزرگ شعار دادن میشود /چرا «نون خ» در فصل پنجم مورد استقبال قرار نگرفت؟
بخشی از کیفیت متوسط نون خ در فصل پنجم فدای شعارهای گنجانده شده در فیلمنامه شد و تا به صورت نمادین شاهد آثاری باشیم که سرگرمی را قربانی شعار میکند.
سرویس فرهنگ و هنر مشرق- دنبالهسازی سریالهای موفق به تاسی از فصلبندی مجموعههای غربی، در چند سال اخیر، در سیما و شبکه نمایش خانگی باب شده است. برخلاف مجموعههای غربی که فصل سوم یک سریال با کیفیتتر از فصل اول آن است، مهمترین ویژگی ساخت سریالهای چند فصلی در ایران این است که با افزایش فصلها با یک ریزش مخاطب و افت کیفی و دراماتیک مواجه خواهیم بود.
دنباله سازی در حوزه سریال، در دورهای که تلویزیون مخاطب استانداردی داشت، تبدیل به رویه شد. با ریزش مخاطبان جعبه جادو در سالهای اخیر، ساخت سریالهای چند فصلی مجموعههایی نظیر زیرخاکی و نون خ به نتایج معکوسی منجر شد.
دست کم در دوسال گذشته هیچ کدام از مجموعههای سیما بازتابی اجتماعی و رسانهای میان مخاطبانش نداشته (نمود مرجع شبکههای اجتماعی است) و پخش متوالی دو سریال «زیرخاکی» و «نون خ» آخرین تیرهایی بود که در خشاب جعبه جادو قرار گرفت، اما شلیک این دو سریال به صورت متناوب نشان داد که هر دو سریال آثار مشقی و شکست خورده هستند. این شکستهای متوالی باید مورد توجه تصمیمسازان قرار گیرد و این مهم برایشان آشکار شود که حتی ساخت احتمالی پایتخت با انواع خبرسازی در جذب مخاطب تاثیری نخواهد داشت.
با تقارن نوروز و ماه مبارک رمضان، سیمای ملی تلاش کرد با ادامه مجموعههایی که دستاوردهای ظاهری آنان به قبل از دوران تحول بازمیگردد، فاصله خود را با مخاطبان کمتر کند.
بر اساس این سیاست فصل چهارم «زیرخاکی» روی آنتن رفت و نکته جالب اینجاست که همزمان با پخش این مجموعه برنامه گفتوگو محور «زندگی پس از زندگی» بر اساس نظرسنجیهای منتشر شده از مخاطبان بیشتری برخودار بود.
همین سنجش آمار رسمی که توسط سازمان صدا و سیما منتشر شده نشان میدهد، پروژه افزایش فصول سریالها در شرایط کنونی، یک پروژه شکست خورده است.این سریال برخلاف فصلهای قبلی با واکنش مثبت چندانی از سوی رسانه و واکنش درخوری در بین مردم و فضای مجازی مواجه نشد.
با این حال انتظار میرفت این شکست، با پخش سریال نونخ جبران شود که عملا «نون خ» کیفیت کمتری نسبت به فصل چهارم زیر خاکی داشت .
در فصل پنجم «نون خ» دیگر ظرافتهای گذشته در شخصیت پردازی مشهود نبود. نویسنده در نگارش فیلمنامه دچار یک سردرگمی محسوس بود و نتوانست همچون فصل اول و دوم روایتی پیوسته خلق کند.
فصل پنجم نون خ از فصل سوم آن ضعیفتر بود، چون سازندگان تصمیم داشتند، موقعیتی مشابه پایتخت 3 را در قالب سریال دیگری خلق کنند. به این ترتیب نون خ هویت مستقل خود را از دست داد و عملا از حیث دراماتیک به قهقرا رفت. عدم نبود یک قصه یکپارچه با برجسته شدن تیپ های تکراری سریال و کنایهها و شوخیهای بارها تکرار شده، به ساختار این مجموعه لطمات فراوانی زد.
تیپهایی نظیر ادریس (سیروس سپهری)، روناک (با بازی صهبا شرافتی)، عمو کاووس (با بازی ماشاالله وروایی)، سلمان (با ایفای نقش کاظم نوربخش) و روژان (با بازی هدیه بازوند) هم کارکرد کلیشهای در فصل پنجم سریال داشتند.
محمود گبرلو منتقد سینما و مجری سابق برنامه هفت درباره اشکالات اشاره شده در صفحه اینستاگرام خود نوشت : چون مخاطب با نونخ از سال های گذشته ارتباط برقرار کرده، قصه را بیشتر به خاطر شخصیتها دنبال می کند. گرههای متعدد برای کشش بیشتر فیلمنامه باید وجود داشته باشد تا تماشاگر برای دنبال کردن قصه انگیزه پیدا کند. ولی گرههای فصل ۵ سطحی و دم دستی هستند.
در فصل پنجم ازدواج سلمان و شیرین، میتوانست یک اتفاق ویژه جذاب در متن سریال باشد اما مشخص نیست چرا این رویداد به خرده روایت جذابی تبدیل نشد. تنها عنصر جذابیت سریال در فصلهای متوالی این مجموعه تعارض و تقابل میان این دو شخصیت بود و ازدواج آنان منجر به از میان رفتن یکی از مایههای اصلی دراماتیک سریال شد.
قصد سازندگان بر اساس شعارهای تحول گرایان این بود که یک ایران زیبا را به تصویر بکشند اما به محض اینکه جهت سریال مسیر کرمان را با گرافیک خاصی به تصویر کشید، مسافران همران نورالدین خانزاده سروکارشان به یک طبیب معتاد به تریاک افتاد.
هر چند نمایش این وضعیت و کاراکتر طبیب، توام با کمی پردهپوشی بود، اما این بخش از سریال با اشاره به کرمان و نشان دادن یک پزشک معتاد توهینی زیرپوستی محسوب میشود.
در بخشی دیگر روایت سریال وارد شهر چابهار شد و در متن سریال تصویری وارونه از اقوام ساکن در این استان را به نمایش گذاشت. این بخش از سریال با اعتراض شدید مردم سیستان و بلوچستان در فضای مجازی مواجه شد، تا افتتاحیه رسانه ملی در سال 1403 با حاشیههایی مواجه شود.
کیفیت فصل پنجم این سریال از تمامی فصلهای آن پایینتر بود و ساختار شعار زده سریال، پس از نجات کولبران نشان میداد که سازندگان سعی کردهاند برای خوشایند تحولخواهان در سیما سریالی را تولید کنند تا حجم بالایی از شعار در متن آن در قالب مونولوگ نمود داشته باشد. بخشی از کیفیت متوسط نون خ فدای همین شعارها شد و تا به صورت نمادین شاهد آثاری باشیم که سرگرمی، قربانی شعار میشود.